وقتی دختری هستی از سالهای سال بعد از واقعه، توی اتاق زیر پتو خزیدی و در آرامش مطلقِ بعد از ظهر کتاب میخونی و هرزچندگاهی انگشتت رو بین صفحاتش بذاری،کتاب رو ببندی و به ناکجا خیره شی، به دخترهای این این قصهها فکر کنی و از تصورش اشک روی گونه هات جاری شه یعنی اون کتاب اونقدر عمیق و واقعی هست که بدون تجربهی مشترک، گند و کثافت و غم جنگ رو نشونت بده و تو یخ کنی، بغض کنی، بترسی،متعجب شی و باز به خوندن ادامه بدی.
#بخوانیم
- ی الف سین
- چهارشنبه ۳۰ فروردين ۹۶