یک بار برای همیشه برایمان روشن شود که هر عقیده‌ای قابل احترام نیست! این اصلا ربطی به روشن‌فکری و دموکراسی ندارد! 

من به عقیده‌ی تو تا آنجا احترام میگذارم که محدوده‌اش به زندگی خودت ختم شود، اگر عقیده‌ی تو من را تهدید کند، آینده‌ی من را تحت شعاع قرار دهد یابه هر نحوی آزارم دهد، انتظار احترام و سکوت نداشته باش! 

تو میتوانی از قرمه سبزی متنفر باشی، محجبه باشی، آتئیست باشی، از داریوش خوشت نیاید یا چمیدانم، دوست داشته باشی روی دست‌هایت راه بروی، به من مربوط نیست و خود دانی و خودت! 

اما اگر محجبه باشی و من را ملزم به رعایت حجاب بدانی، آتئیست باشی و خدای من را به سخره بگیری، از دیوار سفارت بالا بروی، قلدر بازی دربیاوری که تحریم‌ها سگ که باشند و خیلی از این دست خزعبلات، باید بگویم نه تنها احترام جایز نیست بلکه تا جایی که میشود باید مبارزه کرد.

دست از این فیگور‌های اشتباهی بردارید، احترام به عقاید حد و مرز دارد و حدش زندگی دیگران است، وگرنه آن اسید پاش جانی هم حتما عقیده‌ای پشت عملش بوده! 

*احترام برای کسانی است که شایسته‌اش هستند، نه آنهایی که تقاضایش را دارند