داستان فیلم:
ماجرا در یکی از روستاهای آلمان سالها قبل از جنگ اتفاق میافتد.راوی داستان صدای لرزان و گرفته ای است که نشان از کهولت سنش دارد و زمانی معلم ده بود و حالا ماجرا از دید او روایت میشود.
داستان از اتفاقاتی شروع میشود که یکی یکی باعث وحشت اهالی ده میشود.
ربان سفید؟
نام اثر برمیگردد به سکانسی از فیلم که در آن کشیش دِه ربانهای سفیدی به گیسوان دخترانش و بازوی پسران میبندد و میگوید سفید رنگ معصومیت است و این ربانها نشانهای برای آنهاست تا پاکی و معصومیت خود را فراموش نکنند. اما در طی فیلم بیننده خواهد فهمید که ربان سفید، نه نشانهی معصومیت که برعکس نمادی برای نمایش معصومیت از دست رفته است.
در تمام طول فیلم شاهد درستکاری ظاهری،رفتارهای احترام آمیز و اصول تربیتی سختی هستیم که هیچ ربطی به درستی تربیت و رفتارهای موجه بین فرزندان و خانواده ندارد.
کودکان با ناملایمتیها و بی عاطفگیها روبهرو هستند.از تربیتهای سختگیرانه، ترسها و تهدیدهای دینی از شیطان و هواهای نفسانی ، تا آزارهای جنسی نسبت به زنان - حتی از سوی پدر به دختر خودش-.
رفتارهای تاثیرگذاری که بعدها با گذر زمان و بزرگ شدن کودکان در چنین فضایی به سوال همهی ما جواب میدهد که چرا و چطور یک نسل به پیروی از هیتلر و جنایتهایش برخاستند!
نمایش از دست رفتن معصومیت جامعه و شکل گیری هویت سربازان خط مقدم ارتش نازی.
×
برندهی جایزه ی نخل طلای کن سال 2009
برندهی جایزه ی بهترین فیلم خارجی جشنواره گلدن گلوب سال 2009
بهترین فیلم سال اروپا2009
و زمانی که فیلم با وجود نامزد بودن در بهترین فیلم خارجی در جشنواره اسکار برنده نشد، خیلیها عقیده داشتند که شاید داوران جشنواره اصلا این فیلم را تا پایان تماشا نکرده بودند.
×
ایدهی فیلم را اولریش موئه(بازیگر فیلم زندگی دیگران) به هانکه داده بود اما خودش پیش از آغاز پروژهی فیلمبرداری درگذشت.
هانکه برای ساخت این فیلم ده سال زمان صرف کرد و برای انتخاب بازیگر از حرفهای های تئاتر بهره برد
×
نویسنده و کاگردان : Michael Haneke
2009
imDb: 7.8-10
- ی الف سین
- شنبه ۱ مهر ۹۶
- ۱۱:۳۰