ملودرامی عاشقانه، روایتی از مثلث عشقی ،زنی زیبا، همراه با موسیقی پس زمینه و نهایتا پیدا شدن سروکله‌ی سرباز‌های نازی.

داستان در رستورانی در شهر بوداپست اتفاق می‌افتاد.رستورانی که اول به خاطر استیک‌های فوق العاده‌ش معروف بود و بعدتر با استخدام پیانیستی جوان وارد فضای تازه ای میشود.
ماجرا از جایی پیچیده میشود که آندراس برای تولد زن محبوبش آهنگی مینویسد و اجرا میکند که به سرعت در کل اروپا مشهور میشود... یکشنبه‌ی غم انگیز
 و بعد از آن شروع خودکشی‌های پشت سر هم که در همه‌ی آن‌ها رد پای این آهنگ جا مانده.
فیلم عاشقانه ای که ناگهان تبدیل به تراژدی میشود و در نهایت هم با یک پایان ایده آل داستان به آخر میرسد.
 
 
دریافت
 
 
+آهنگ عجیبیه.انگار یه چیزی داره میگه که تو نمیخوای بشنوی!
- اما ته دلت میدونی حرفش، حقیقت محضه...
 
(gloomy sunday(1999
imDb:7.9-10
کارگردان :Rolf Schübel
 

?based on true story

متن از اینترنت، بعد از تطابق با ویکی پدیا:

 

رزو سرس (RezsőSeress) موسیقی دان مجارستانی بود که در سال 1932به خواست دوستش لازلو خاور برای ترانه ای که او چندی بعد از ترک شدن از سوی نامزدش سروده بود آهنگی بسازد.

یأسی که آهنگ سرس القا می کرد باعث شد مدت ها طول بکشد تا ناشری انتشار این آهنگ را قبول کند. 

 

با این حال در آخر، سال 1935 بود که اولین نسخه  اورجینال این آهنگ با صدای «پال کالمر» در مجارستان ضبط شد و بزودی در این کشور به آهنگی پر طرفدار تبدیل شد. چیزی نگذشت که نام این آهنگ با تعداد زیادی خودکشی پیوند خورد.
اولین بار پلیس بوداپست فوریه 1936هنگام تحقیق روی پرونده خودکشی کفاشی به نام جوزف کلر متوجه شدند که او به جای وصیتنامه یا متنی که دلیل خودکشی اش را توضیح دهد، کاغذی با چند بیت شعر از یکشنبه غم انگیز به جا گذاشته.
پس از آن خودکشی‌های دیگری در مجارستان اتفاق افتاد که در تمامآنها رد پای یکشنبه غمگین وجود داشت.
با مشهور شدن آهنگ در اروپا، خودکشی های مرتبط با آن نیز به خارج از مرزهای مجارستان سرایت کرد. 
 
رزو سرس  در ژانویه 1968 از پنجره آپارتمانش در بوداپست پایین پرید،زنده ماند با این حال در بیمارستان بوسیله سیم برق به زندگی خود پایان داد. 
فردای مرگ سرس، روزنامه نیویورک تایمز نوشت:
«روز گذشته  رزو سرس سازنده آهنگ مشهور «یکشنبه غم انگیز» به زندگی خود خاتمه داد. دیروز یکشنبه بود.»
 
نسخه‌ی اوجینال :
 
 
دریافت

این رویا صبح یکشنبه را تعقیب می کند

ارابه ی غمم بی تو باز می گردد

بعد از ان یکشنبه ها

همیشه غمگینند

...