چی میبینم؟
مانی پولهایی را که باید به رئیس گانگسترش برساند از دست داده،از لولا کمک میخواهد و او 20 دقیقه وقت دارد : یا صدهزار مارک یا مرگ.
لولا شروع به دویدن می کند و ما در سه سناریوی مختلف، شاهد تلاش او برای رهایی مانی و مصمم تر شدنش برای رسیدن به هدف هستیم.
حرف اصلی این فیلم تاثیر زمان و ثانیه ها در سرنوشت و زندگی انسانها و اتفاقاتی که از سر میگذرانیم است.نگاه کردن به تقدم تاخر رویدادها، وقتی تفاوتش به مرگ و زندگی میرسد و نفس را در سینه حبس میکند.
فیلمی که از نوع شروعش،تا حرکت دوربین، گره خوردنش با انیمیشن را میشود تفسیر کرد،شاید هرکس با دید خود:
انسان محوری، یا سرنوشت ؟
شاید هم مخلوطی از هر دو.
run lola run
1998
IMDb: 7.7-10
germany
چی گوش میدم؟
All of these lines across my face
Tell you the story of who I am
So many stories of where I've been
And how I got to where I am
But these stories don't mean anything
When you've got no one to tell them to
Tell you the story of who I am
So many stories of where I've been
And how I got to where I am
But these stories don't mean anything
When you've got no one to tell them to
- ی الف سین
- چهارشنبه ۲۴ آبان ۹۶
- ۲۲:۵۶