۱۶ مطلب با موضوع «#شرابی» ثبت شده است

بیش باد

دیگر طعم شادی‌های بزرگ از زیر زبانم رفته بود. مدت طولانی‌ای بود که میگفتم یادم نیست آخرین بار کی برای علتی مشخص خوشحال بوده‌ام وگرنه که ما اینجای کره‌ی خاکی یاد گرفته‌ایم هرچه بود آب دماغمان را بالا بکشیم و بخندیم تا نمیریم.

امروز اما از آن روزها بود. از آن شادی‌هایی که خنده برایش کم بود و زار زار از خوشحالی گریستم. نمیدانم چه پیش می‌آید نمیدانم چند خوشی و ناخوشی بزرگ و کوچک دیگر پیش رویم است و از چند پیچِ کدام جاده باید بگذرم ولی برای مدتی روشن و پرامیدم تا دوباره کسالت زندگی بر من هم چیره شود و لابه‌لای معاشرت‌ها آه بکشم و بگویم هیچ میدانی؟ آخرین خوشحالی بزرگم سی‌ام تیر هزار و چهارصد بود!

  • ی الف سین
  • چهارشنبه ۳۰ تیر ۰۰

اگه یه روزی نوم تو

همیشه درمورد این روز خیال پردازی میکردم. فکر میکردم به اینکه چه میگوید و چطور جوابش را میدهم.  روزهای اول منتظر نشانه بودم تا دوان دوان به سویش برگردم. بعد‌تر‌ها به خواب‌هایم راه پیدا کرد. هر چند وقت یک بار در خواب میدیدم که پشیمان است و گریه میکند.

زمان بعد از آن اتفاق‌ها که به سال رسید و دو سال و سه سال... . عصبانی بودم.

روزهای اول دوست داشتم برگردد تا به سویش پر بکشم و سالهای بعد تشنه‌ی گرفتن انتقام ناکامی‌هایی بودم که به جانم ریخته بود.

امروز آن اتفاق افتاد. پیامش را که دیدم شکه شدم، از هیجان روی تخت نشستم و در گروه برای دوستانم نوشتم فلانی پیام داد، کاش فرصت له کردنش این بار از من دریغ نشود.

پیام اول را دادم، نه عاشقانه بود نه نشانی از خشم داشت. بعدش ورزش کردم، دوش گرفتم، روبه‌روی آینه به خودم رسیدم و بعد تازه پیام جدیدش را باز کردم.

قدم به قدم پیش رفتم و اجازه دادم خودش مسیر صحبتمان را انتخاب کند تا آخر حرفش را زد.امروز هم را ببنیم!؟

البته با همان ادبیات مخصوص خودش "بیا" . 

لحظه‌ای که سالها خوابش را میدیدم اما به خودم که آمدم دیدم حتی خشمی در من نمانده‌ است. بی‌تفاوتی چیزی بود که لیاقتش را داشت.

"نمیخواهم ببینمت".

حالا سبک‌تر از تمام این سالها هستم. 

  • ی الف سین
  • يكشنبه ۶ مهر ۹۹

322

برخورد  اتفاقی با این گیف میتونه دلیل خوبی باشه تا کل روز دپرس باشی


  • ی الف سین
  • سه شنبه ۲۶ دی ۹۶

در بندر تهران

موج تا لب آ لب میدان آزادی می آید و بر می گردد و 

مرغان دریایی مهرآباد در پرواز

 کاش یکی شان سوارم کند 

و بر بالِ خود آرام ، آرام 

مرا با خود ببرد به هر کجا که دلش خواست

دریافت

 


داشتم فکر میکردم قبلاها بالهای صورتی و براق قشنگی داشتم،دختر آن ور شیشه‌ی پنجره شانه بالا میاندازد "خب که چی؟ پا که داری، با آنها راه برو". کفش های آهنی به پا کن و برو.

او بی تفاوت است و من اما خشمگین.خشمم را میریزم توی غذایی که میخورم،چایی که دم میکنم،خشمم را میریزم روی جزوه‌ی صنعتی،پرتابش میکنم به صورت آدمهای اطرافم،من از عمق وجودم خشمگینم.

از خودم، از خانواده‌ام ، از اویی که وجود ندارد، از استاد دانشگاه، از خانم عین که معلوم نیست با مدارکم چه کرده که نیستند و حالا کارهایم زیادتر شده،از راه‌های رفته و نرفته، از خودم، از خودم ، و «از ناتوانی این دستهای سیمانی و یاس ساده و غمناک آسمان»*، از بال صورتی و براقی که نیست.

من میخواهم پرواز کنم اما بالهایم درنمی‌آیند.خشمگینم.خ ش م گ ی ن 

 

*فروغ

  • ی الف سین
  • دوشنبه ۶ آذر ۹۶

خواستم بگم منم همینطور

شقا یه بار تو وبلاگش نوشته بود، «فتح میخوام فقط، تو جهان چیزی نیست که دلم بیشتر از این بخوادش »

  • ی الف سین
  • پنجشنبه ۱۶ شهریور ۹۶

206

God,i love these fingers+

!Thank you-

...No,actually i meant my fingers ! look at how happy they are+



 friends

season 1 episode 6

  • ی الف سین
  • پنجشنبه ۱۲ مرداد ۹۶

#شاملو

همه
لرزش دست و دلم از آن بود
که عشق
پناهی گردد
پروازی نه
گریزگاهی گردد

آی عشق! آی عشق!
چهره آبی ات پیدا نیست

و خنکای مرحمی
بر شعله ی زخمی
نه شور شعله
بر سرمای درون

آی عشق! آی عشق!
چهره سرخت پیدا نیست

غبار تیره ی تسکینی
بر حضور وهن
دنج رهایی
بر گریز حضور

سیاهی بر آرامش آبی
و سبزه برگچه بر ارغوان

آی عشق! آی عشق!
رنگ آشنایت
پیدا نیست!


  • ی الف سین
  • شنبه ۱۰ تیر ۹۶

آمادگی خودم رو برای گرفتن این هدیه اعلام میکنم!:دی

#جوکر

#هیث_لجر

  • ی الف سین
  • جمعه ۵ خرداد ۹۶

141

جایی که بهش تعلق داری رو پیدا کن، عشق خودش پیداش میشه

  • ی الف سین
  • يكشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۶

132

مهمترین و در عین حال شجاعانه‌ترین کاری که به عنوان یک هنرمند میتوانید انجام دهید این است که الهام بخش اشخاص دیگر شوید تا خلاق باشند

"Joseph Gordon"


پ ن: کسی که یه شکل بازی‌ رو ازش توی دو تا فیلم ندیدم! همیشه متفاوت، همیشه خوب


  • ی الف سین
  • چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۶
(ری‌رای سابق)