۴۹ مطلب با موضوع «#فیلم» ثبت شده است

سبکی تحمل ناپذیر هستی

یه رمان پیچیده شبیه بقیه‌ی آثار کوندرا، ترکیبی از نگاهی فلسفی،سیاسی و روانشناختی.یه کتاب گیرا با عمق کافی...

این کتاب رو نخونده نذارین، و نصفه رها نکنین.


بخشی از کتاب:

در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد می کنیم. مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود. اما اگر اولین تمرین زندگی، خود زندگی باشد، پس برای زندگی چه ارزشی می توان قائل شد؟

یکبار حساب نیست، یکبار چون هیچ است. فقط یک بار زندگی کردن مانند زندگی نکردن است.

  • ی الف سین
  • شنبه ۱۸ خرداد ۹۸

مزایای منزوی بودن

داستان زندگی نوجوان درونگرا و منزوی‌ای بنام چارلیه که با شروع سال اول دبیرستان و مواجه شدن با دنیای جدید تصمیم میگیره از طریق نامه نگاری روزهای پیش رو و اتفاقای زندگی خودش رو برای شخصی به طور ناشناس تعریف کنه و ما به این طریق در جریان جزئیات زندگی چارلی، ارتباطش با دنیای اطراف، روابط دوستانه و خانوادگیش و ماجراجویی‌های نوجوانانه و زخم‌های گذشته‌ش قرار میگیریم.

کتاب خیلی خوبیه و کلا این سبک از رمانها رو میپسندم و از خوندنشون لذت میبرم.من با کتاب زبان اصلیش مقایسه نکردم و نمیدونم که چه مقدار از متن اصلیش سانسور شده اما فصل اخر کتاب کاملا واضح از زیر تیغ سانسور گذشته و شاید یکم ماجرا رو مبهم میکنه اما با کمک ذهنیت خودتون از مسائل میتونین از پس کشف ماجرا بربیاین:))

فیلمی که سال ۲۰۱۲بر اساس این رمان ساخته شد، یه فیلم درام-عاشقانه است با بازی لوگان لرمال و اما واتسون که با وجود فضای تینیجریه فیلم میتونه مخاطب رو با هر رده‌ی سنی با روند فیلم و دنیای شخصیهای اون همراه کنه.بازی ها، شخصیت پردازی و فضا سازیا و به طور کلی اثر راضی کننده‌ای که میشه براش وقت گذاشت و لذت برد.

the perks of being a wallflower

2012

comedy/drama

IMDb:8-10

  • ی الف سین
  • سه شنبه ۲۸ فروردين ۹۷

Band of Brothers


دوست داشتم همراه این پست ده تا عکس بذارم از بس تموم شخصیتهای این سریال رو دوست داشتم. 

یه مینی سریال  با ۱۰ اپیزود در مورد جنگ جهانی دوم یک اثر بر اساس کتابی با همین اسم و برمبنای واقعیت ساخته شده داستان گروهان ایزی (Easy Company) از گردانِ ۵۰۶ ِ لشکر ۱۰۱ هوابردِ ارتش امریکا در طول جنگ جهانی دوم، از حمله مشهور روز D-Day تا پایان جنگ و فتح برلینه.

استیون اسپیلبرگ و تام هنکس بعد از فیلم نجات سرباز رایان تصمیم به ساخت این سریال گرفتن و نتیجه ی کارشون یه اثر فوق العاده باارزش و جذاب شد.

شخصیت پردازی بی نظیر این سریال باعث شده تا بیشتر از خیلی از اثار دیگه احساساتی مثل غم، ترس، شادی، برادری و همدلی رو به ببینده القا کنه.سربازهایی با شخصیت های متفاوت و ویژگی‌های منحصربه‌فرد جای خودشون رو توی فیلم باز کردن و گاها کشته شدنشون هم برای بیننده به مراتب دردناک تر از کشته شدن قهرمان‌های دیگه از فیلم‌های بلند با ژانر جنگه.

من این سریال رو شدیدا توصیه میکنم چون یه اثر فوق العاده باارزش و قابل احترامه و فرقی نداره که ژانر جنگ ،ژانر مورد علاقه‌ی شما هست یا نه، برای این سریال به خاطر تموم احساسات و ارزش‌های انسانی‌ای که نمایش میده وقت بذارین.


Band of Brothres

2001

IMDb:9.5-10

  • ی الف سین
  • شنبه ۲۸ بهمن ۹۶

Rear Window



روایت روزهای خانه نشینی یک عکاس که پایش شکسته و برای مدتی گرفتار صندلی چرخدار شده او که برای رفع بیکاری زمانش را با تماشای همسایه ها و داستانهای زندگیشان از پشت پنجره میگذراند با این زیر نظر گرفتن اتفاقی شاهد صحنه هایی میشود که او را  مشکوک به وقوع یک قتل در همسایگی‌ش میکند ... 
این فیلم شاید از نظر خیلی ها بهترین فیلم الفرد هیچکاک باشه که با امتیاز 8.5 ، هم امتیاز با فیلم pyscho ی او اما با رتبه ی بهتری در لیست برترین فیلمهای تاریخ سینما قرار دارد. 
یک اثر پر از چالش،هیجان، کنجکاوی و تعلیق برای ببینده...

Rear Window
1954
IMDb:8.5-10
Director: Alfred Hitchcock
Cast: Grace Kelly - James Stewart
  • ی الف سین
  • چهارشنبه ۲۵ بهمن ۹۶

what ever works

!People make life so much worse than it has to be *

جهان بینی وودی الن ، و دیدگاه حیلت رها کنِ مخور غم جهان گذران و اتفاقی

شاید واقعا اونقدر که ما زندگی رو جدی گرفتیم ، جدی نیست. 


2009

Romance-comedy

IMDb:7.2-10

Director: Woody Allen

 Cast: Evan Rachel Wood - Larry David - Henry Cavill

*دیالوگ

  • ی الف سین
  • سه شنبه ۲۴ بهمن ۹۶

Me before You

خیلی وقته که این سبک کتابهای عاشقانه باب سلیقه‌ی من نیست اما نمیتونم بگم کتاب بدی بود.میشه بین خوندن کتابای همیشگیمون یکی از این کتابا رو بگنجونیم و تفریحی بخونیم،اون موقع شاید خالی از لطف نباشه یکم وارد دنیای فانتزی عاشقانه بشیم و اشک بریزیم(بله با این کتاب گریه‌م هم گرفت ،ولی خب اصولا به گریه دراوردن من کار سختی نیست)


بعد خوندن کتاب فیلمش هم دیدم. نیمه‌ی اول فیلم با خودم میگفتم انتخاب بازیگرا خیلی خوب بود و املیا کلارک واقعا میتونه همون لوئیزای کتاب باشه ولی رفته رفته اعصابم از اینهممممممممممه خندون بودنش خورد شد! یعنی واقعا یه جاهایی که نباید هم یه خنده‌ی بزرگ رو صورتش بود.من بیشتر از اون متاثر و ناراحت بودم از اتفاقات(بیشتر فیلم بدین شکل بود:کلیک). اما در کل فیلم خوبی بود.به نظرم حتی میشه کتاب رو نخوند و فیلم رو دید. 

یکم بیشتر بخوایم به حواشی بپردازیم باید بگم سم کلفلین به نظرم خیلی جذابه ، خب دیگه ... همین

me before you

2016

drama-romance

IMDb:7.4-10


در مورد جوجو مویز، به نظرانگار میم مودب‌پور‌ انگلستانه.بعدها یه کتاب دیگه هم ازش میخونم تا حداقل واسه این قضاوت دو تا مورد محکمه پسند هم داشته باشم، بعد پرونده ش رو میبندیم. 


  • ی الف سین
  • سه شنبه ۱۰ بهمن ۹۶

خانه سیاه است

به مناسبت ۲۸ ژانویه(۸بهمن)،روز جهانی کمک به جذامیان


«دنیا زشتی کم ندارد.زشتی‌های دنیا بیشتر بود اگر آدمی بر آنها دیده بسته بود،اما آدمی چاره ساز است.

بر این پرده اکنون نقشی از یک زشتی، دیدی از یک درد خواهد آمد که دیده بر آن بستن دور از مروت آدمی است...

این زشتی را چاره ساختن و به درمان این درد یاری گرفتن و به گرفتاران آن یاری دادن مایه‌ی ساختن این فیلم و امید سازندگان آن بوده است»


جذام که تا سال ۱۳۶۰ در ایران درمان خاصی نداشت و امار ابتلای آن که در سی سال پیش حدود پانزده هزار و پانصد نفر اعلام شده بود، در سال ۱۳۹۲ تا زیر ۲۰۰ نفر کاهش پیدا کرد.شاید این نتیجه در کنار  پیشرفت علمی و برنامه‌های بهداشتی مدیون کسانی باشد که چشم به روی جذامیان نبستند، آنها و نگاه هایشان را روایت کردند.

چند روزی که از دانلود مستند میگذشت ،هربار دیدنش را به زمانی دیگر موکول میکردم بعد به خودم سرکوفت زدم که این ترسیدن و دوری جستن دقیقا برخلاف هدفی بود که با آن تصمیم به تماشایش گرفتم.

حس میکردم جرئتش را ندارم اما با آنها احساس غربت نکردم، فقط غم، غم، غم ... هرچقدر هم بگویم خب دیگر جذام نه تهدیدی است نه بیماری لاعلاج، اما باز رشته‌ی های غمِ اسارت و انزوای آدم‌های مستند فروغ دور قلبم تنیده میشد.

فروغ ما را به زندگیشان برد،به بطالت روزهایشان، به شنبه-یکشنبه-دوشنبه-...-جمعه-شنبه-...‌های بی پایانشان، به بازی ها و آوازهایشان. به ما گیسوان بلند و سیاه زنانی را نشان داد که با دست‌های از بین رفته شانه‌شان میزدند، به چشم‌های غمگینی که سرمه‌شان میکشیدند،  عروسی و ساز زدنشان،رقص‌های بدون دست،  و راه رفتن‌های بدون پا،  خنده‌های بدون لب...


و صدای فروغ که راه به قلبت میجست .«خوشا به حال دِروگرانی که اکنون کشت را جمع میکنند. و دست‌های ایشان سنبله ها را میچینند.بیایید به اواز کسی که در بیابان بی راه میخواند گوش دهید.اواز کسی که اه میکشد و دستهای خود را دراز کرده میگوید وای بر من زیرا که جان من به سبب جراحاتم در من بیهوش شد.وای بر ما زیرا که روز رو به زوال نهاده است و سایه‌های عصر دراز میشوند و هستی ما چون قفسی که پر از پرندگان باشد از ناله های اسارت لبریز است و در میان ما کسی نیست که بداند که تا به کی خواهد بود.مانند فاخته برای انصاف مینالیم، و نیست.انتظار نور میکشیم و اینک ظلمت است»


یکی از تاثیر گذار‌ترین صحنه‌ی مستند برای من کلاس درسی بود که معلم از شاگردش میپرسد اسم چند چیز قشنگ را بگو، و پسرکی خجالتی با لبخندی معصومانه میگوید «ماه،خورشید،گل،بازی»، آنقدر زیبا و صادقانه که خیلی از ما میدانیم همین پسرک که حسین منصوری نام داشت با همین چند کلمه بود که قلب فروغ را فتح کرد و او را برد، و سرنوشت راهش را عوض کرد...

معلم باز از دیگری میپرسد تو نام چند چیز زشت را بگو، کودکی جواب میدهد:دست،پا،سر...


کارگردان: فروغ فرخزاد

تهیه کننده: ابراهیم گلستان

۱۳۴۲

  • ی الف سین
  • يكشنبه ۸ بهمن ۹۶

Rebecca

«دیشب در عالم رؤیا دیدم که بار دیگر به ماندلی پا گذاشتم»،جمله‌ آغازین کتاب ربکا که  یکی از مشهورترین آغازهای تاریخ ادبیات است.داستان از زبان زن جوانی است که از خاطرات گذشته اش میگوید.شرح آشناییش با مردی ثروتمند که یک سال پیش همسرش را از دست داده و نهایتا ازدواجشان و ورود دختر ساده و کم سن و سال به امارت ماندلی و مواجه شدنش با خاطرات پررنگ ربکا که با وجود مرگش قدرتمند  و ماندگار است.

رمان به شدت جذاب، غافلگیر کننده و در خیلی مواقع غیر قابل حدس زدن است،با همان حال و هوای عاشقانه‌ی ادبیات کلاسیک.

نوشته‌ی دافنه دوموریه

پ ن: تصویر روی جلد کتاب زبان اصلیش رو گذاشتم ، هرچی گشتم جز طرحای بد سلیقه و بی کیفیت ترجمه ها چیزی پیدا نکردم!


یکی از مشهورترین اقتباسهایی که از کتاب ربکا شده، فیلمی به همین نام ساخته‌ی آلفرد هیچکاک است.این اولین اثری بود که من از او میدیدم و با چیزهایی که تا الان از سبک هیچکاک شنیده بودم و فضاهای خاص فیلمهای "استاد دلهره" متفاوت بود و با شروعش یاد داستان‌های دیزنی افتادم.با این حال این همان فیلمی بود که هیچکاک با آن وارد هالیوود شد و با وجود گذشت هفتاد سال از ساخت آن هنوز جذاب است و به خوبی روایت میشود و ببینده را با خود همراه میکند.

پ ن: با اینکه ربکا از نظر فنی شاهکار زمان خودش بود مدام به این فکر میکردم که اگر هیچکاک متعلق به حال حاضر دنیای سینما بود با تموم امکانات و جلوه های تصویری و صوتی و غیره چه شاهکارهایی که خلق نمیشد!


جوایز:  اسکار بهترین فیلم و بهترین فیلم برداری 

نامزد اسکار : بهترین کارگردانی ، بهترین فیلم نامه ، بهترین بازیگر مرد نقش اصلی (لاورنس اولویر) ، بهترین بازیگر زن نقش اصلی (جوآن فونتین) ، بهترین بازیگر زن نقش مکمل (جودیت اندرسون) ، بهترین تدوین ، بهترین جلوه های ویژه، بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلم نامه.

Rebecca

1940

IMDb: 8.2-10

پ ن : لهجه‌‌ی بریتیش بازیگران واقعا دلنشین بود!بازیشون بعضی جاها به نظر من اغراق شده میومد-شبیه بازی تئاتر- اما فکر میکنم ویژگی خاص همان دوره هست.شخصیت پردازی فیلم واقعا عالی بود، جوان فونتین به خوبی از پس نقش یه دختر جوون و بی تجربه و گاهی دست و پا چلفتی بر اومده بود، جودیت اندرسون در نقش خانم دانورس خیلی ترسناک تر و نفرت انگیز تر از شخصیت کتاب به نظر میومد جایی خوندم که هیچکاک اصرار داشت که بازیگر در صحنه‌های فیلم برداری به ندرت پلک بزنه! 

  • ی الف سین
  • دوشنبه ۲ بهمن ۹۶

Lady Bird

یک کمدی-درام درخشان از نظر کارگردانی ، فیلمنامه ، بازیگری و ... .

روایت یک سال از زندگی نوجوانی امریکایی.تصویری دوست داشتنی از بلوغ  و  روابط عاشقانه، دوستی‌ها ، و تنش‌های خانوادگی با جهان بینی صادقانه.

IMDb: 8-10

2017

Directed & Written  by :Greta Gerwig

comedy-drama

برنده‌ی جایزه‌ی گلدن گلوب ۲۰۱۷ برای بهترین فیلم کمدی-موزیکال و Saoirse Ronan بهترین بازیگر زن کمدی-موزیکال


  • ی الف سین
  • يكشنبه ۲۴ دی ۹۶

Breakfast at Tiffany's

 

گمگشتگی میان رویا و واقعیت،معصومیت در عین غوطه‌وری

 

کتاب :

هنوز گربه توی بغلش بود.«هپلی بیچاره!» این را گفت و سر گربه را خاراند.

«هپلی بیچاره‌ای که اسم هم ندارد.بعضی وقتها واقعا سخت است.همین که اسم ندارد را میگویم .اما من حق ندارم اسمی رویش بگذارم.باید صبر کنم تا مال کسی شود.ما دوتا یک روز لب رودخانه به هم برخوردیم.اصلا به هم تعلق نداریم. هم او موجود مستقلیست هم من.تا روزی که بدانم جایی را پیدا کرده‌ام که من و چیزهایش به هم تعلق داریم،نمیخواهم مالک چیزی باشم.خودم هم درست نمیدانم آنجا کجاست اما میدانم چه شکلیست»


---


لبخند زد،از آن لبخندهای غمگین و کم رمق.زیر لب گفت:«اما من چی؟»و باز لرزید.«خیلی میترسم.آره،بالاخره ترسیدم چون ممکن است تا ابد طول بکش.تا وقتی چیزی را دور نینداخته باشی،نمیفهمی مال تو بوده.قرمزهای عوضی هیچی نیستند.زن چاق هیچی نیست.اما این یکی نه،دهانم آنقدر خشک شده که اگر برای زنده ماندن لازم بود تفی بکنم، نمیتوانستم»
سوار ماشین شد و ولو شد روی صندلی.«ببخشید آقای راننده، برویم.»


صبحانه در تیفانی
ترومن کاپوتی
ترجمه بهمن دارالشفایی

 

فیلم : 
هالی گولایتلی، دختر جوانی است که در نیویورک به تنهایی زندگی می‌کند. ماجرای داستان روایتی است از  زندگی هالی دختری زیبا با سادگی معصومانه‌ و در عین حال روحی وحشی و گریزپا که انگار در مرز بین رویا و واقعیت سرگردان شده و آشناییش با نویسنده‌ای جوان باعث دگرگونی زندگی هر دوی آنها می‌شود.
داستان فیلم با ماجراهای کتاب تفاوت‌های زیادی دارد،میشود گفت فیلم بیشتر برداشتی از داستان صبحانه در تیفانی ترومن کاپوتیست.یک اثر ماندگار از سینمای کلاسیک که شاید شهرتش بیشتر از خود رمان باشد. 
همانقدر که تماشای فیلم برای دوست داران آثار کلاسیک و طرفداران آدری هیپبورن شیرین است، از خواندن کتابش هم نباید غافل ماند...
 
Breakfast at Tiffany's
1961
IMDb:7.7-10
drama/comedy
Director: Blake Edwards
... , cast: Audrey Hepburn, George Peppard 
 
دیالوگ:

پل : هالی، من عاشق تو شدم

هالی : خب که چی؟

پل : که چی؟ خیلی واضحه ، من عاشقت هستم

هالی : مردم تعلقی به همدیگه ندارن

پل : البته که دارن

هالی : من هیچوقت به هیچکس اجازه نمی دم من رو بندازه توی قفس

پل : من نمی خوام تورو توی قفس بندازم. من می خوام عاشق تو باشم

هالی : اینا هر دو یک معنی میدن

پل : نه این معنی رو نمیدن. هالی...

هالی : من نه هالی هستم و نه لولا مای. من نمی دونم کی هستم، من شبیه این گربه ای هستم که اینجاس؛ یک زوج بدون نام و شلخته. ما به هیچکس تعلق نداریم و هیچکس هم به ما تعلق نداره. ما حتی به همدیگه هم تعلق نداریم.

 
 

 

moon river

ترانه‌ای سرودهٔ جانی مرسر با آهنگسازی هنری مانچینی است که نخستین‌بار  آدری هپبورن، آن را در این سکانسی از این فیلم خواند که با استقبال روبه رو شد

 

Moon river wider than a mile
I'm crossin' you in style someday
Old dream maker, you heartbreaker
Wherever you're goin', I'm goin' your way

 


دریافت 

 بعد از آن بارها بازخوانی شدو یکی از مشهور ترین نسخه‌های آن با اجرای اندی ویلیامز است: 

دریافت
 
 

 

  • ی الف سین
  • شنبه ۱۶ دی ۹۶
(ری‌رای سابق)